میدانم روزهایی میرسند که
ما دیگر تا این حد مشتاقِ هم نیستیم،
روزهایی که گاهی میخواهیم تنها باشیم،
تنها قدم بزنیم،
تنها بخوابیم،
تنها سفر کنیم و
من آن روزها دستهایِ تنهایی ات را میفشارم
و آرام در گوشش میگویم :
مواظبش باش !!!
با تنهایی ام کتاب میخوانم،
فیلم میبینم،
کافه میروم
و ما چقدر حرف داریم برایِ گفتن،
چقدر راه داریم برایِ رفتن
و چقدر لبخند داریم برایِ زدن
وقتی که از تنهایی مان برگشتیم .
سمانه سوادی
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 631